خبرگزاری علت به نقل از فارس : داروسازی به عنوان شاخهای از علم طب در ایرانزمین دانشی کهن است و مفاخری دارد در حد ابنسینا و رازی که کتابهایشان را از اواخر قرون وسطی بیشاز ۷۰۰ سال در دانشگاههای اروپایی تدریس کردند تا بفهمند چه خبر است اصلا. این دانش ایرانیها طی قرنهای بعدی توسط افرادی که به حکیم مشهور بودند سینهبهسینه حفظ شد و آمد تا رسید به دوره قاجار.
در عهد قاجار که آن را دوره افول داروسازی و طبابت میدانند، چون طبیب کم بود عطاران و حجامتکنندگان و دلاکها و سلمانیها و شکستهبندها کار طبیب را میکردند و دارو هم میساختند و تجویز میکردند. البته کارشان اصول و قاعدهای هم داشت و جواب میداد برای درمان دردها و محترم بود. در برخی مناطق و روستاهای دورافتاده ایران نیز فقط یک شکستهبند یا عطار بود که طبیب هم بود. حتی طبیب و عطار دورهگرد هم داشتیم که داروهای گیاهی را در کیسهای بر دوش میکشیدند و شهر به شهر می رفتند و دارو تجویز می کردند برای بیماریها و دردهای مردم. بدتر اینکه در دوره قاجار طبابت و داروسازی با خرافات و مسائل غیر علمی آمیخته بود مرزهای دانش کهن و باورهای عامیانه مخدوش شده بود.
در دوره قاجار کار طبیبان هم سخت شده بود چون با افزایش سفر خارجیها، بیماریهای غیر بومی در ایران شیوع مییافت که برای طبیبان ناشناخته بود؛ بهداشت هم کم بود و گاهی بیمارییهایی نظیر وبا و تب نوبه در ایران تلفات سنگین میگرفت. همین طوری بود تا اینکه دارالفنون تأسیس شد.
عکسی از یک عطار دورهگرد قاجاری
کسی نمیرفت درس داروسازی بخواند
از سال ۱۲۳۰ شمسی که دارالفنون بههمت امیرکبیر تأسیس شد از همان ابتدا رشته داروسازی هم تدریس شد. کلی گشتند و عاقبت ۷ نفر بودند که استعداد داشتند و تمایل هم داشتند به یادگیری رشته داروسازی. نخستین معلمشان یک ایتالیایی بود مشهور به «موسیو فکتی». آنموقع مشکل این بود که مردم به پزشک خارجی و داروهای فرنگی بدبین و مشکوک بودند؛ اصلا نسبت به تمام خارجیها بدبین بودند و کالاهایشان را هم مایه افسون و جادو میپنداشتند و به دارو هم «جادوی فرنگی» میگفتند. یک باور عمومی هم وجود داشت که داروهای خارجی برای خارجیها خوب است و در صورت تجویز نادرست یا زیاد و کم، ایرانیها را میکُشد ولی داروهای سنتی و گیاهی اگر اشتباه هم تجویز شوند لااقل کشنده نیستند.
بیمارستان یا همان مریضخانه در دوره قاجار
القصه، ایرانیها همان داروهای خودشان را دوست داشتند که طبیب و حکیم تجویز میکرد و به انواع آن «ادویه» میگفتند؛ واقعا هم ادویه بودند و اغلب داروها منشأ گیاهی داشتند. با این شرایط کمتر کسی میرفت در دارالفنون درس داروسازی بخواند و ۳۰ سال طول کشید تا تعداد شاگردان رشته داروسازی در دارالفنون به ۳۰ نفر برسد! ۶۰ سال هم طول کشید و دوره احمدشاهی شد تا بالاخره این شاگردان خودشان استاد بشوند و دارالفنون معلمان داروساز ایرانی از جمله دکتر لقمانالدوله داشته باشد.
دارالفنون نخستین نهادی بود که به آموزش علم داروسازی نوین به محصلان ایرانی پرداخت
خاطره وبا
در تمام دوره قاجار کمتر کسی از مردم به پزشکان طب جدید اعتماد داشت؛ مگر بهدلیل نام نیک و حُسن شهرت یک پزشک خاص در درمان بیماریها. در این سالها بیماریهای واگیر و عفونی هم در ایران کم نبود و بلکه زیاد و مکرر بود. یک نمونهاش شیوع وبا در سال ۱۲۷۱ شمسی که «یحیی دولتآبادی» در کتاب «حیات یحیی» دربارهاش گزارش داده است: «شماره مردگان در شهر طهران به روزی هزار و پانصد نفر میرسد. اموات را در تابوت و تابوت را بر پشت الاغ به قبرستان میبرند و هیچگونه تشریفات برای هیچ مردهای از هر خانواده باشد بجا آورده نمیشود... با این سادگی و آسانی باز یک روز و دو روز جنازههای عزیزان در برابر پدران و مادران و ارحام و اقارب بر زمین است و وسایل کفن و دفن آنها فراهم نمیشود».
در اواخر دوره قاجار دواخانه در ایران زیاد شده بود، اما مردم همچنان به داروهای سنتی بیشتر اعتماد داشتند
عطارخانه بیمارستان!
تا اواخر دوره قاجار داروی خارجی به تدریج در ایران زیاد شد و بالتبع پای داروخانه هم به ایران باز شد. نخستین داروخانه ایران را دکتر «شِوِرین» آلمانی که داروساز مخصوص ناصرالدین قاجار بود در خیابان ناصرخسرو فعلی تأسیس کرد. آنموقع مردم به داروخانه میگفتند: «عطارخانه» و بعدها «دواخانه». حتی تهرانیها به داروخانه نخستین بیمارستان مدرن ایران با نام مریضخانه دولتی که در سال ۱۲۵۱ شمسی تأسیس شد (بیمارستان سینا فعلی) و داروهای خارجی هم داشت عطارخانه بیمارستان میگفتند! بعدها دکتر «مولیون» فرانسوی که استاد داروسازی دارالفنون در دوره مظفری بود، داروخانه دیگری در خیابان لالهزار تأسیس کرد و داروخانههای دیگری هم از راه رسیدند؛ از داروخانههای گارنیک، پاپازیان، بوناطی و پطروسیان که در تهران مشهور بودند تا داروخانه نظامی که متعلق به ارتش بود و داروخانه روسی در خیابان استانبول، داروخانه آلمانی در خیابان مخبرالدوله، داروخانه شفا در خیابان ناصریه و داروخانه مهدیخان در چهارراه مولوی.
بهتدریج در مشهد، اصفهان، تبریز، یزد، شیراز و شهرهای بزرگ ایران نیز داروخانه تأسیس شد و البته همچنان داروی خارجی مشتری نداشت و بهناچار اغلب این داروخانهها محصولات طبی و بهداشتی و وسایل پزشکی برای اطباء و حتی داروهای سنتی مشهور و پرمصرف را میفروختند.
تصویری از دواخانه نظامی در تهران
این نکته را هم فراموش نکنیم که در آن روزگار صنعت داروسازی در دنیا در ابتدای راه بود و داروهای چندانی برای فروش در دسترس نبودند و برخی داروها نیز عوارض جانبی داشتند که همین موضوع افزایش بدبینی ایرانیها نسبت به داروهای جدید را در پی داشت.
تا اوایل قرن حاضر «طبیب» در جامعه ایرانی احترامی والا داشت و خیلی طول کشید تا مردم برای درمان دردهایشان نزد «پزشک» هم بروند
نظامنامه دواخانهها و «ادویه فرنگی»
تا سال ۱۲۹۰ تعداد داروخانهها در تهران و شهرهای بزرگ زیادتر شده بود و اداره حفظالصحه مرکزی یا همان وزارت بهداشت دوره قاجار قانونی برای فعالیت دواخانهها تصویب کرد که مثلا فروش دواجات حاوی مواد مخدر را ممنوع میکرد. چند سال بعد هم نظامنامه جدیدی آمد که مفصلتر بود و البته هنوز دارو را «ادویه فرنگی» مینامید؛ «از این تاریخ در کلیه مملکت ایران هر نقطه که فعلا دواخانه است (مقصود از دواخانه محلی است که بیشتر، ادویه فرنگی به فروش میرسد) صاحب آن دواخانه باید موافق مقررات موضوعه... اجازه دوافروشی داشته باشد».
عکسی از انستیتو پاستور ایران در اوایل تأسیس
آغاز تولید دارو در ایران
اولین داروسازی مدرن ایران کجا بود؟ به گواهی تاریخ «موسیو لوکونت» که استاد داروسازی دارالفنون بود یک آزمایشگاه شیمی در تکیه دولت تأسیس کرد و این نخستین کارخانه یا بهتر بگوییم کارگاه داروسازی ایران بود. اما از سال ۱۲۹۹ که انستیتو پاستور ایران تأسیس شد و به تولید داروهای پرمصرف، واکسن و اقلام پزشکی و بهداشتی پرداخت صنعت داروسازی در ایران وارد مرحلهای جدید شد. انستیتو پاستور تا چند دهه بعد در خط مقدم مقابله با بیماریهای واگیر و عفونی ازجمله حصبه، سل، وبا و طاعون بود و واکسن آبله تولیدی این مؤسسه برای واکسیناسیون مردم عراق و اقغانستان نیز ارسال میشد.
نخستین کارخانه داروسازی ایران
در دوره پهلوی اول اغلب اساتید داروسازی دارالفنون آلمانیها بودند و البته اطباء ایرانی هم بودند که برخی از آنان در خارج مدرک پزشکی گرفته بودند. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ استادان و شاگردان داروساز از دارالفنون رفتند به دانشکده داروسازی دانشگاه تهران. تا سال ۱۳۲۰ همچنان داروهای سنتی در ایران پرطرفدارتر از داروهای جدید بودند و در دهه ۲۰ شمسی نیز تمام داروها از خارج میآمد؛ تا اینکه در سال ۱۳۲۵ شمسی دکتر «غلامعلی عبیدی» نخستین کارخانه داروسازی ایرن را در سهراه امینحضور تأسیس کرد و بالتبع بهدلیل تولید در داخل کشور، اعتماد مردم به داروهای جدید بیشتر شد. بعد هم کارخانه «تولید دارو» افتتاح شد در سال ۱۳۳۵ و کارخانههای «جابر بن حیان» و «پارس دارو» در سال ۱۳۳۹.
نخستین کارخانه داروسازی ایران در دهه ۲۰ شمسی تأسیس شد و تا دهه ۵۰ شمسی تعداد داروسازهای ایران به ۱۴ رسید
دهه ۵۰؛ تأمین ۲۰ درصد نیاز داخلی
در دهه ۴۰ داروسازهای دیگری از راه رسیدند و تا دهه ۵۰ ایران ۱۴ کارخانه داروسازی داشت که برخی داروهای ساده را پس از اخذ اجازه رسمی از شرکتهای بزرگ آمریکایی و اروپایی با مواد اولیه کاملا وارداتی در ایران تولید میکردند و محصولاتشان در مجموع حدود ۲۰ درصد نیاز داخلی کشور را تأمین میکرد؛ ۸۰ درصد دارو همچنان وارداتی بود. در چنین شرایطی جنگ تحمیلی هم آغاز شد و اقتصاد ایران تحریم شد و تجهیزات پزشکی و دارو هم.
تحریم دارو در دوران دفاع مقدس و کمبود داروهای مقابله با عوارض شیمیایی به جان و سلامت رزمندگان و مردم ایران آسیب جدی زد
تحریم دارو، رشد صنعت دارو
نخستین آثار تحریم دارو هنگام جنگ تحمیلی آشکار شد؛ صدام به ایران حمله شیمیایی کرد و ایران دارویی برای درمان مجروحان نداشت. حملات شیمیایی صدام هم تمامی نداشت و با وجود تلاشهای ایران برای ساخت داروهای مرتبط یا واردات از خارج باز هم کمبود داروی گاز اعصاب و حملات شیمیایی جان و سلامت ایرانیها را تهدید کرد و صدمات جبرانناپذیر ایجاد شد. البته در دهه ۶۰ با همه مشکلات و تنگناها، دانش و تلاش ایرانیها به بومیسازی تولید برخی داروها و افزایش تعداد شرکتهای داروسازی منجر شد و یکنمونه اینکه تا پایان جنگ تحمیلی ایران به تولیدکننده انبوه تجهیزات و برخی داروهای مقابله با عوارض شیمیایی از جمله ماسکهای ضد گاز، آمپول آتروپین، داروهای اختصاصی گاز اعصاب و... تبدیل شد.
جنگ که تمام شد با توجه به تجربه نیاز ضروری به انواع دارو، تولید دارو برای ایرانیها موضوع مهمی شده بود؛ اینطوری بود که با وجود تحریمها دهه ۷۰ شد دهه رشد و توسعه صنعت دارویی ایران. تعداد داروسازیهای ایران افزایش یافت و چه دستاوردی حاصل شد؟ در پایان این دهه حدود ۹۰ درصد نیاز دارویی ایران در داخل کشور تولید میشد و البته حدود نیمی از مواد اولیه داروها همچنان وارداتی بود.
ایران در دهه ۸۰ به صادرکننده دارو تبدیل شد
به کجا رسیدیم؟
در دهه ۸۰ ایران به جایگاهی رسید که دارو صادر میکرد. در دهه ۹۰ نیز ایران بهتدریج به یکی از داروسازهای مهم دنیا تبدیل شد و به مرحله رقابت با کشورهای پیشرفته در حوزه دارو رسید؛ به قول یکی از مدیران ارشد صنعت داروسازی ایران: «صنعت داروی ایران در ۱۰ سال اخیر سالانه حدود ۲۸ تا ۳۰ درصد رشد داشته و همین موضوع موجب درخشیدن ایران در این حوزه شده است».
حالا پس از ۴۰ سال تلاش برای بومیسازی دانش داروسازی مدرن، ایران حدود ۱۷۰ کارخانه داروسازی و ۸۰ شرکت پخش سراسری دارو دارد و در حوزه تولید داروهای گیاهی، معدنی، شیمیایی و انواع نانو داروها، داروهای نوترکیب و زیست داروها فعال است و در جهان پیشتاز است و صادرکننده است؛ فقط نانوداروهای ایرانی به ۷ کشور دنیا صادر میشوند.
نانوداروهای ایرانی به ۷ کشور جهان صادر میشود و ایران در تولید انواع داروهای پیشرفته جزو کشورهای پیشگام در دنیاست
دهه ۹۰؛ تأمین ۹۷ درصد نیاز داخلی
علم داروسازی ایران در چه جایگاهی است؟ در سالهای اخیر بنا به اعلام مسئولان وزارت بهداشت: «دانش داروسازی ما در سطح بینالمللی به رتبه هفتم رسیده است» و این یعنی جزو ۷ داروساز برتر جهان هستیم. نتیجه عملیاش چیست؟ اینکه حالا ۹۷ درصد نیازهای دارویی کشور و بیش از ۹۵ درصد لوازم بستهبندی دارو در داخل تولید میشود.
مواد اولیه دارو داستانش چیست؟ حدود ۶۰ درصد مواد اولیه داروها در داخل تولید میشود و این خودش نکتهای دارد که «محمدرضا شانهساز» رئیس سازمان غذا و دارو دربارهاش میگوید: «یکی از برجستگیها و نقاط درخشانی که در تحریمهای ظالمانه اخیر علیه کشورمان وجود داشت، درخشش صنعت داروسازی بود... افرادی که آشنایی زیادی با علم داروسازی ندارند همیشه این موضوع را به عنوان یک نقطه ضعف اعلام میکردند که وقتی مواد اولیه از خارج وارد میشود، شما چگونه داروسازی میکنید؟ که اینگونه اظهارنظرها را به پای ناآشنا بودن آنها با علم داروسازی میگذاریم. چراکه، کار داروساز این است که یک سری مواد خام، سمی، بدبو و کشنده را ترکیب کرده و با فرمولاسیون علمی به یک فرآورده حیات بخش تبدیل کند». این راهی که با وجود تحریمها برای داروسازی تا به اینجا آمدهایم البته از لطف خدا بوده است و فضل خدا بر ایرانیها تمامی هم ندارد خدا را شکر؛ «باید توجه کرد که در حوزه مواد اولیه ظرفیت و مزیت ما بیش از داروهای ساخته شده است؛ چرا که در این مملکت خداوند ثروتهای زیادی در زمینه مواد نفتی، مواد پتروشیمی و کانیها و اقلام طبیعی به ما عطا کرده است که میتواند بهعنوان حلقه اولیه تولید مواد اولیه مورد استفاده قرار گیرند».
حالا صنعت دارو در ایران یکی از صنایع درخشان ایرانیهاست؛ دانش داریم و مواد اولیه هم داریم و هر روز خبرهای خوش هم از راه میرسد درباره درخشش یک دانشمند ایرانی در تولید یک داروی جدید یا یک مؤسسه ایرانی در خودکفایی تولید فلان داروی وارداتی؛ وارثان ابنسینا و رازی حالا سری بلند دارند در جهان در عرصه طب و دارو.
۹۷ درصد نیاز دارویی ایران در داخل کشور تولید میشود و ایران از نظر دانش داروسازی در رتبه هفتم دنیاست
انتهای پیام/